محل تبلیغات شما



در دیدار جمعی از مدیران و استاید موسسه امام صادق (ع) با رهبر انقلاب، ایشان می فرمایند: امروز شما ملاحظه کنید، هر انسانی که فرض کنید یک تبلت دستش باشد، با همه‌ افکار و حرف‌های انحرافی می‌تواند روبرو و مواجه بشود؛ حالا به‌قدری که ظرفیت دارد. با این نگاه به مسئله نگاه کنید که شما چقدر نقش می‌توانید ایفا کنید. به نظر من این وسایل رسانه‌ای جدید، هم یک فرصت است، هم یک خطر است؛ فرصت از دو نظر، خطر از یک جهت. خطر از این‌جهت که ممکن است این حرف‌ها و شبهه‌‌ها، در ذهن جوان‌‌ها و در ذهن غیر جوان‌ها اثر بگذارد و این‌ها را منحرف کند؛ این جهت خطر است.

اما از دو جهت فرصت است: یکی اینکه ما مطلع می‌شویم که چه شبهه‌‌هایی وجود دارد. یکی از مشکلات کار ما این است که ما شبهه‌‌ها را نمی‌شناسیم. من می‌بینم خیلی از آقایان محترم خب با دانشجو مواجه‌اند، [اما] آنچه در ذهن او و در دل او می‌گذرد را نمی‌دانند.

ما به برکت فضای مجازی و این رسانه‌ عظیم عمومی‌می‌توانیم کشف کنیم که چه چیز‌هایی امروز مطرح است؛ این یک فرصت [است] که خب فرصت بسیار باارزشی است. فرصت دوم هم این است که از همین طریق می‌توانیم شبهه را برطرف کنیم و آن را ازاله کنیم.


رهبر انقلاب در بیاناتی در دیدار با علما و ون استان خراسان شمالی داشتند؛ تأکید کردند: امروز این جوان های دانشجو و غیردانشجو را که مشاهده می کنید ـ حالا من دانشجوها را می گویم ـ همه شان تقریباً و تغلیباً مشتاق اند از مفاهیم اسلامی و معارف اسلامی چیزهایی را بشناسند و چیزهایی را بفهمند و سر در بیاورند. من و شما باید زمینه فراهم کنیم که بتوانیم به آنها جواب دهیم. این فرصت تا امروز کی برای ت وجود داشته؟

علاوه بر این، ابزارهای تسهیل کننده، مثل رایانه ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، می توانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمی شناسید، برسانید؛ این فرصت فوق العاده ای است؛ مبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده ای کردید؟ نظام اسلامی چنین خدمتی به ما معمّمین و ون کرده. مگر می توانیم خودمان را کنار بگیریم؟ (19 /07 /1391) »


در مجموع تحقیقات صورت گرفته می توان به ظهور شیوه های جدید نشاط و ارتباط آن ها با سبک زندگی بیشتر پی برد. از میان شکل های نوظهور نشاط طلبی جوانان می توان به اولاً گرایش به فعالیت های مجازی و شبکه های اجتماعی ثانیاً رفتن به کافی شاپ و دورهمی های خوش باشانه و ثالثاً  گرایش به خرید و پاساژگردی اشاره کرد.

باتوجه به این امر ضروری مسئولان و نخبگان ضمن درک این شرایط جدید خود را برای تزریق مفاهیم جدید و جلوگیری از انحراف جوانان و تاثیر منفی بر سبک زندگی آن ها مهیا کنند. در همین زمینه نیز تاکید مقام معظم رهبری می تواند راهگشا باشد.در بخشی دیگر رهبر انقلاب در دیداری که با جمعی از اعضای انجمن‌‌های اسلامی دانش‌آموزان‌ داشتند فرمودند: درس خواندن، پاکدامنی و پرهیزِ از سرگرمی های عاطل و باطل، جزو وظایف جوان هاست. البته من با سرگرمی و تفریح و شادی جوان ها خیلی موافقم؛ اما بعضی از سرگرمی ها و تفریح‌های منحرف را دشمن به قصد غافل کردن ما و جوانان عمداً وارد جامعه‌ی ما می کند.

این، مخصوص جامعه‌ی ما نیست؛ در خیلی جاهای دیگر هم این کار را می کنند. در یکی دو سال گذشته خبرهای متعددی داشتیم که در کشورهای مختلف آسیایی - مثل مای و چین و . - و حتّی کشورهای اروپایی، سی دی هایی که به صورت قاچاق وارد کشورشان شده بود و آنها برای جوانها گمراه‌کننده و مضر تشخیص داده بودند، جمع‌آوری و منهدم کردند. در واقع با این سی دی ها مثل مواد مخدر - که دورو بر اینها گشتن، برای جوان ها گناه است - برخورد کردند. کسانی هم که این محصولات را قاچاق می کنند، غالباً صهیونیست‌های خبیث هستند؛ اینها عامل گمراهی و فساد جوان ها در خیلی از کشورها، بخصوص در کشورهای اسلامی، و به‌طور ویژه در ایران هستند. چرا؟ چون از آینده‌ی ایران می ترسند24/12/1383  »


در بخشی دیگر حضرت آیت‌الله ‌ای در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور فرمودند: اسلام یک سبک زندگی برای ما آورده است. فرض بفرمایید ادب. یکی از کارهای مهم ادب است. فرنگی‌ها در برخوردهای معمولی‌شان خیلی مقیّد به ادب نیستند؛ ما ایرانی‌ها از قدیم معروف بودیم به اینکه در گفتارهایمان، در مخاطباتمان ملاحظه‌ی ادب را می کنیم؛ احترام طرف مقابل را حفظ می کنیم. اینها می خواهند این را عوض کنند و متأسّفانه یک جاهایی هم موفّق شده‌اند.

فرض کنید شما با یکی مخالفید،می خواهید راجع به او حرف بزنید؛ دوجور می شود حرف زد: یک‌جور می شود هتّاکانه و بی‌باکانه و بی‌ادبانه حرف زد؛ یک‌جور هم می شود مؤدّب حرف زد. شما ببینید در قرآن کریم در بسیاری از موارد وقتی صحبت از فاسقین است، صحبت از کافرین است، صحبت از بدهای اشرار عالم است، میفرماید: وَ لکنَّ اَکثَرَهُم لا یَعلَمون؛(۱) نمی گوید همه‌ی آنها؛ ملاحظه می کنید؛ بالاخره یک اقلّی هستند بین همین ها که اینها تعقّل دارند؛ قرآن کریم ملاحظه‌ی حقّ آنها را می کند و اَکثَرَهُم» می فرماید.۱۳۹۴/۱۰/۱۴ »


همانگونه که در بیانات رهبر معظم انقلاب به وضوح روشن است، شیوه‌های جدید نشاط و شادابی رایج در میان نوجوانان و جوانان، به خصوص فضای مجازی هم دارای ابعاد مثبت و هم منفی است. در صورت شناخت این فضا‌های جدید و بهره مندی از وجوه مثبت آن به منظور ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی فرصت مهمی است و ضروری است که به آن پرداخته شود.

توجه به موضوع سبک زندگی در چند سال اخیر و به خصوص پس از تاکیدات مقام معظم رهبری در محافل علمی و تخصصی افزایش یافته است. شاید برای تبیین این اهمیت بتوان به بخش هایی از بیانات ایشان اشاره کرد:

رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی که با دانشجویان داشتند فرمودند: سبک زندگی اسلامی ایرانی را در اندیشه و عمل دنبال کنید؛ مسئله‌ی مهمّی است. بنشینید رویش فکر کنید، مصداقهایش را مشخّص کنید، بعد خودتان عمل کنید و این را به عنوان دستورالعمل [منتشر کنید]؛ فرض کنید یک جزوه منتشر بشود در مورد سبک زندگی اسلامی من باب مثال در مسیرها. حالا بنده در آن مثالهایی که آن دو سه سال قبل از این راجع به این قضیّه زدم، مسئله‌ی پشت چراغ قرمز ایستادن را هم مثال زدم؛ همین موضوع را میشود گسترش داد؛ میشود تبیین کرد. کار شماها است؛ کار شما جوانها است که هم حوصله دارید، هم استعداد دارید، هم مغزش را دارید، [هم] توانایی‌اش را دارید؛ خب، بکنید این کارها را.۱۳۹۵/۰۴/۱۲»


 

از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر، با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز. شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن.
زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی!
حتی برای یک نفر مهم نیست شیر باشی یا آهو  مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی کوچک باش و عاشق. که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی.
 موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن فرقى نمی کند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بیکران.
زلال که باشی، آسمان در توست.

منبع



مقدمه
انسان موجودي هدفمند و جوياي نشاط (شادکامي)، خوشبختي و سعادت مي باشد. شايد به جرأت بتوان گفت همه تلاش هر انسان در جهت يافتن شادي، نشاط و خوشبختي در آينده است. در واقع مي توان گفت احساس نشاط يكي از مهمترين پشتوانه هاي ما براي مقابله با مشكلات است[11]. خداوند سبحان در قرآن نگاه جامع و همه جانبه اي به مسأله نشاط دارد، مي فرمايد "بگو: به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند، زيرا اين دو از هر چه مي اندوزند بهتر است"(سوره10: 58).

گرچه این مفهوم برای جوامع و اقوام مختلف تازگی ندارد و از دیر باز مورد نظر فیلسوفان و اندیشمندان بوده است لیکن مطالعۀ علمی آن توسط روانشناسان آغاز شده است[3].کنکاش در محتوای متون روانشناسی علمی نیز نشان می دهد که در گذشته روانشناسي بيشتر بر هيجانات منفي مثل اضطراب و افسردگي تمركز مي كرد تا بر هيجانات مثبت از قبيل شادكامي و رضايت از زندگي. لكن در چند دهه ي اخير، علاقه ي بسياري از محققين و نويسندگان به سوي لذت، شادماني و رضايت از زندگي معطوف گرديده است[10و 9].

تعریف نشاط (شادی و شادکامی)
لغت شاد در فرهنگ عمید به معنای خشنود، خوشحال، خوشوقت، بی غم، خوش و خرم است و در زبان انگلیسی واژه happy یک صفت به معنای خوشبخت، خوش شانس، خوش یمن، خوشایند، رضایت، خشنودی، خوش و با صفا تعبیر می شود[4]. جامع ترین تعریف نشاط، تعریف ون هوون است که بر اساس آن "شادکامی درجه و میزانی است که با آن یک فرد کیفیت کلی زندگیش را به عنوان یک زندگی کاملاً مطلوب مورد قضاوت قرار می دهد"[1].به تعبیر دقیق تر آدم با نشاط و شاد کسی است که اولاً تقریباً از تمام فعالیت های خود لذت می برد، ثانیاً در اکثر اوقات راضی و خرسند به نظر می رسد و ثالثاً از فرآیند زندگی خویش راضی است[8].

 


 همه ما امروز درجاتی از افسردگی آشکار یا پنهان را با خود در مکانهای متفاوت جابه جا می کنیم. تأثیر می گذاریم و تأثیر می پذیریم یعنی تعامل اجتماعی. اما این روند نه در جهت شعف و شادمانی و نشاط و فرحبخشی که متأسفانه در جهت سستی و نومیدی و رنجوری و غمناکی.

 

 

از افسردگی در مدارس سخن می گویم . حالتی که کودک و نوجوان و معلم و مدیر و معاون و تقریبا همه در گیر آن هستند. مثل گذشته فقط سالخوردگان در تنهایی خویش افسرده نیستند. همه و همه ، گویی بی روح هستیم . گویی کالبد ما رباتی است که یک سری حرکات مشخص انجام می دهد.

ورزش کردن در مدارس یکی از کانال های ایجاد نشاط و شادی است. ورزش کردن آن هم در مدارس به طرحی عمیق و برخاسته از روحیه کودکان و نوجوانان دارد. باید آنان را در زنگ ورزش آزاد گذاشت تا هر چه دوست دارند و امکانات اجازه می دهد ، انجام بدهند. انجام ورزش های تحمیلی توسط معلمان و دبیران تربیت بدنی باعث نفرت دانش آموزان از ورزش می شود. هر کسی حدی از اختیار را می پسندد. و قدر مسلم با هفته ای 2 یا 4 ساعت ورزش ،دسترسی به این مهم مقدور نیست. از شهرداری هر منطقه می توان خواست تا سه چهار دستگاه ورزشی کم خطر به تناسب سن دانش آموزان در حیاط مدرسه قرار دهند تا آنان به میل خود در اوقات بیکاری چون نیامدن معلم ، مشغول فعالیت نرمشی شوند.

ما دانش آموزان را به تنبلی عادت داده ایم تا حدی که توان ندارند به دنبال توپ تنیس یا والیبال یا بسکتبال بدوند.چاقی و اضافه وزن دانش آموزان ، تغذیه نامناسب و فست فودی آنان ، مدت زمان یک جانشینی در منزل و کلاس درس برای درس خواندن و بی حوصلگی و عدم نشاط ، همه و همه دست به دست هم داده اند تا ما فردا نه قهرمانی دانش آموزان را در رشته های گوناگون شاهد باشیم و نه پدران و مادران سالمی از لحاظ روحی و جسمی داشته باشیم. اگر این پدیده فقط بر 30 تا 60 درصد جامعه دانش آموزی هم اطلاق کند باز خطر بزرگی در کمین آینده ی آینده سازان کشورمان است.

در فیلم آموزشی کشور فنلاند اشاره شده بود به ساعات تفریحی ظولانی به همراهی هنر و موسیقی. راستی این سه فرهنگ و ادب کشور را می سازند( تفریح و هنر و موسیقی) یا فقط تحصیل در رشته های بیشماری که اشتغال نیافته خموش می مانند؟


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

alisameti1362